رونیارونیا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

رونیا دختر مو فرفری

اولین خاطره من از سفر چین

1390/5/23 15:59
نویسنده : خواهر روژین
1,139 بازدید
اشتراک گذاری

 


فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

اولین روز بعد از بیرون امدن از فرود گاه رفتیم معبد بهشت بعد از توضیح دادن تور لیدرر

و زمان وقت ازاد ما از گرما نر فتیم بگردیم و وایسادیم تا وقت تمام بشه

تو اون وقت ازاد ممانم به خواهر خوشگلم گفت شیشه آب را نیمه باز کنه بریزه صورتم و بشوره برای این که خنک  شم

خواهرم از خدا خواسته اب و باز کرد مثل بارون خالی کرد رو سرم من هم تر سیدم می گفتم روژین بگو بارون نیاد             خلاصه وقت تموم شد و ما رفتیم هتل

خودمونیما ولی چه  کیفی داد

خواهر کو چولوی خودم رونیا العان که دارم این ها رو برات می نویسم می خوا م بگم خیلی دوستت دارم

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

یاسمن
25 مرداد 90 11:18
سلام من دختر عمه ی کیمیا جون هستم ومن این وبلاگو واسش درست کردم وبلاگت قشنگه عزیزم راستی خواهرت چند سالشه ؟چون من 12سالمه عزیزم. عکسهای ناز خودت رو هم بذار.


خواهر من یازده سالشه
بابای سارا
26 مرداد 90 11:59
خوش به حال این خواهر.امیدوارم ادامه بدید.وب شما هم زیباست و من هم اونو لینک کردم


ممنون حتما ادامه می دیم
بازم ممنون بازم ممنون
مامان آرمان
26 مرداد 90 13:46
سلام به رونیا و روژین عزیز.ممنون که خاطرات را برای رونیا که هنوز خیلی کوچولوعه مینویسی.آفرین خاله


سلام به خاله فرنوش وآرمان عزیز
خواهش می کنم وظیفم است
ممنون خاله فرنوش از روی آ رمان هم ببوس